ya.zahra

|خانه
جهیزیه حضرت فاطمه الزهراء
ارسال شده در 29 بهمن 1396 توسط زهرا جعفری در بدون موضوع

 

 


کابین زهرا، زره علی بود. علی زره را فروخت (به سیصد و هشتاد، چهارصد و هشتاد، پانصد یا … درهم). گفته می‌شود عثمان این زره را خرید و دوباره آن را به علی هدیه کرد.

پیامبر مقداری از بهای زره را در اختیار سلمان فارسی، بلال و ابوبکر قرار داد تا با آن وسایل زندگی فاطمه و علی را تهیه کنند. تقدیر چنین بود که سه مسلمان پیشاهنگ از نژادها، قاره‌ها، کشورها و طبقات مختلف وسایل زندگی خانواده‌ای را تهیه کنند که قرار بود مهد پرورش همه ارزش‌های خدایی شود و شیوه درست زیستن و روش به خود‌آگاهی و خدا‌آگاهی رسیدن را به مثابه نمونه‌ای برای همه ملتها و همه نسل‌ها و همه عصرها مجسم کند. پیامبر در هر حرکتی که برای ساختن مدینة‌النبی می‌کرد به ضرورت مشارکت همه در بنای آن و نجات همه از چاه تاریک و بی‌انتهای فردیت و قومیت، و به حضور مشترک همه در متن سیر تاریخی انسان به سوی خدا توجه داشت. سلمان، سفید پوست بود و از ایران، فرزند یک دهقان، فردی از طبقه متوسط جامعه ایران که در جست و جوی حقیقت، تن به بردگی داده بود و خود را به مدینه رسانده بود. بلال، یک برده سیاهپوست بود از حبشه که رنج بردگی را با شکنجه‌ای که در راه خدا تحمل کرده بود، بر خود مضاعف کرده بود و پا به پای پیامبر و به دنبال او تمام راه آزادی و پیروزی را پیموده بود و ابوبکر یک پیشه‌ور ثروتمند از قریش بود که در نخستین سال‌های پیدایش اسلام، ایمان آورد و در بیشتر تحولات آن حاضر بود.

ابوبکر می‌گوید: مقدار پولی را که در اختیار ما قرار گرفت شمردم، 63 درهم بود. با این 63 درهم وسایل زیر خریداری شد:

1- یک پیراهن سفید.

2- یک عبا.

3- یک حوله سیاه خیبری.

4- یک روسری بزرگ.

5- یک تختخواب که از پوست درخت خرما بافته شده بود.

6- دو عدد تشک کتانی سبزرنگ که یکی با پشم گوسفند و دیگری با لیف خرما پر شده بود.

7- چهار عدد بالش از پوست میش طائف که با گیاهی به نام اذخر پر شده بود.

8- یک قطعه حصیر قجری.

9- یک عدد پوست برای فرش.

10- یک پرده پشمی.

11- یک عدد آسیای دستی.

12- یک عدد کاسه مسی.

13- یک مَشک چرمی برای آبکشی.

14- یک تشت برای شست و شوی لباس.

15- یک عدد کاسه.

16- یک ظرف آبخوری.

17- یک مطهره.

18- یک سبوی گِلی سبز رنگ.

19- دو کوزه سفالین.

این تمام جهاز دختری بود که مادرش ثروتمندترین زن عرب بود و روزی کاروان‌های تجاری‌اش از شام تا یمن در حرکت بودند و او تمام این ثروت را در راه اسلام نثار کرد، و پدرش پیامبر خدا بود و فرمانروای مدینة النبی.

هنگامی که جهاز فاطمه را آوردند، اشک در چشم پیامبر حلقه زد و گفت: خداوندا! این پیوند را برای کسانی که اکثر ظروفشان سفالین است، مبارک گردان!

نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

یلدا مبارک
ارسال شده در 29 آذر 1396 توسط زهرا جعفری در بدون موضوع

 

 

                  

همیشه به بلندی شب یلدا می خندیدم
بلند ، طولانی ، ماندگار
فقط برای یک دقیقه…
چقدر خندیدم برای این یک دقیقه…
اما آن روز که بار سفر بسته بودی وگفتم یک دقیقه بیشتر بمان
و تو گفتی وقت تنگ است ، کوله بار باید بست ، باید رفت…
آن روز فهمیدم این یک دقیقه های غریبانه چه غوغایی میکنند .
یک دقیقه با تو بودن ،
چقدر بلند ، طولانی و ماندگار است…
چقدر گریستم برای این یک دقیقه …
.
.
.
لبخندت برقرار ، محفلت گرم ، شادی ات همیشگی
یلدایت مبارک
 

 

نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

* چهار فرشته مقرب الهی*
ارسال شده در 28 آذر 1396 توسط زهرا جعفری در بدون موضوع

 

 

                                                                   


جـبرئیل،

یکی از چهار فرشته مقرب و برترین آنها و در ادیان ابراهیمی، رابط میان خداوند و پیامبران بشمار می‌آید. این نام تلفظ‌های دیگری چون جبرائیل و جبریل نیز دارد. از جبرئیل به نام‌های فرشته وحی، امین وحی، عقل اول، ناموس اکبر، روح اعظم و … نیز یاد می‌شود. حافظ او را سروش نامیده است.

در تاریخ یهودیت، مسیحیت و اسلام از نقش جبرئیل بسیار نقل شده‌است.
به باور پیروان این دین‌ها، جبرئیل ابراهیم را از آتش نجات داد، موسی را در مبارزه با فرعون حمایت کرد، فرعونیان را در رود نیل مصر غرق کرد، به داوود ساختن زره آموخت، به دانیال نبی تعبیر رؤیا آموخت، زکریا را به زاده شدن یحیی و مریم را به زایش عیسی مژده داد، و قرآن را بر محمد نازل کرد.

بنا به گفته پیروان اسلام او گاهی به صورت واقعی خود و گاهی به شکل جوانی خوشرو به نام دحیه کلبی نزد محمد می‌آمد. او در شب معراج همسفر محمد بود و در منتهای معراج، در سدرةالمنتهی باز ماند و به محمد گفت دیگر اجازه ندارد که پیش رود، و محمد به تنهایی به معراج ادامه داد.

بنا بر بعضی روایات مسلمانان، جبرائیل پنجاه بار بر ابراهیم، چهارصد بار بر موسی، ده بار بر عیسی و بیست و چهار هزار بار بر محمد نازل شده‌است.

شیخ مفید در روایتی آورده‌است: “جبرئیل در میان فرشتگان به شکل مردی میان بالا، سپید پیشانی، سیه چشم، و دارای چهار بال سبز مرصع لؤلؤ است.”
و در حدیث دیگری او دارای ششصد بال مرصع به دُر است.

جبرئیل یکی از چهار فرشته ی مقرب است که وظیفه اش ابلاغ وحی به پیامبران بوده و به او روح الامین، روح القدوس و هاتف نیز گویند و از آن جا که از اندیشه های پنهان آدمی باخبر است ناموس هم نامیده می شود. وی از فرشتگان سبزپوش است. این فرشته به صورت روح به حضرت مریم ظاهر شد و با دمیدن در او باعث باروری وی و تولد حضرت عیسی (ع) گردید از این رو دم جبرئیل کنایه از دم الهی است.
در سفر شب معراج، دهانه ی اسب حضرت محمد (ص) را می کشید و گویی غایشه دار (خادمی که مآمور نگهداری زین پوش اسب مخدوم است. کنایه از خادم مطیع و فرمانبردار که در سفر همراه مخدوم خود باشد.) او بود. هجویری می نویسد: « جبرئیل که چندین هزار سال به انتظار مصلحتی عبادت کرد، خلقتش غایشه داری محمد بود تا شب معراج ستور وی را خدمت کرد.» (کشف المحجوب ، ص 309).
جبرئیل با پر خود چندین شهر را به فرمان خداوند نابود ساخت؛ از جمله شهر قوم لوط و ملک سبا.      ( در قصص الانبیاء نیشابوری ص 358 آمده است که سبا شهری بود خوش آب و هوا و با نعمت های فراوان اما مردم آن ناسپاس بودند. خداوند دوازده پیامبر برای هدایتشان فرستاد اما آنان بر پیامبر طغیان کردند و سرانجام خداوند آنان را پراکنده ساخت).
وی صاحب اسبی به نام حیزوم است. حیزوم اسبی از اسب های فرشتگان است که جبرئیل بر آن سوار می شد و در هر جا که سم وی قرار می گرفت سبزه درمی آمد. در تفاسیر آمده است سامری، خاک زمینی را که اسب جبرئیل در روز غرق شدن فرعون بر آن پای نهاده بود، در دهان مجسمه ی زرین گوساله ریخت و گوساله صدا کرد، در آن وقت فرعون هلاک شد. آن زمان جبرئیل سوار بر مادیانی از بهشت آمده بود. در میان لشکر بنی اسرائیل، سامری زیرک بود. چون جمال جبرئیل را شبیه آدمیان دید دانست که جبرئیل است و از بنی اسرائیل و از آدمیان نیست. طاقت نداشت که نزدیک او شود و با وی سخن بگوید، لیکن از زیر سم اسبش مشتی خاک برداشت، چرا که می دانست ستوری که از بهشت باشد معجزه و کرامتی دارد که ستوران دنیا ندارند. پس آن خاک را نگاه داشت تا وقتی که موسی به کوه طور رفت و سامری فرصت یافت.
جبرئیل به صورت دحیه کلبی بر پیامبر ظاهر می شد.دحیه، صحابی مشهور پیامبر، در مدینه به اسلام مشرف شد و در جنگ بدر و احدحاضر بود. این صحابی همان است که نامه ی پیامبر را به سوی هراکلیوس ،قیصر روم برد و بر او عرضه کرد.طبق روایات مورخان اسلام، هراکلیوس آن را پذیرفت و تمایل خود را به دین شریف اسلام نشان داد.وقتی صحابه شکل جبرئیل را از پیامبر سئوال می کردند می فرمودند:« جبرئیل شبیه دحیه است».
ابن عباس و قتاده می گویند:جبرئیل (ع) سلامتی و حسن خلق دارد و بعضی گفته اند: دارای جسمی سالم و دور از آفات است.جبائی گوید: جبرئیل قادر است از هوا عبور کند، از روی هوا می رود و می آید و فرود آمده اوج می گیرد. می گویند: جبرئیل (ع) همیشه به صورت انسان هایی بر حضرت محمد (ص) نازل می شد. حضرت از او خواست به صورت اصلی خودش که آفریده شده بر او نازل شود؛ جبرئیل نیز دوبار خودش را به صورت واقعی اش نشان داد؛ یک بار در زمین و یک بار در آسمان. در زمین، هنگامی بود که حضرت در غار حراء بود که جبرئیل از طرف مشرق بر حضرت ظاهر شد و تمام سطح افق را تا مغرب پوشانید. پیامبر (ص) با دیدن او غش کرد و افتاد. آن گاه جبرئیل (ع) به صورت انسانی ظاهر شد و حضرت را در آغوش گرفت. عبداله بن مسعود گوید: رسول خدا (ص) جبرئیل (ع) را دید در حالی که 600 بال داشت. (ترجمه تفسیر مجمع البیان، مرحوم طبرسی، ج 23 ص 380 )

* میکالاین

کلمه غیر عربی و غیر منصرف است. این کلمه یک­بار در قرآن کریم (بقره، آیه99) آمده است و به صورت میکائیل و میکاییل نیز تلفظ می­شود. و فرشته روزی است.
حضرت میکائیل علیه السلام یکی از فرشتگان مقرب درگاه الهی است.هر یک از فرشتگان ماموریت خاصی دارند. با توجه به روایات مشخص می شود که حضرت میکائل علیه السلام یک وظیفه خاص دارد که عبارت است از ، ریاست ملائکه ای که مسئول رساندن رزق و روزی به مخلوقات هستند. (1)

در مورد ماموریت حضرت میکائیل علیه السلام در روایات آمده است که:

پیامبر می فرمایند : … أَمَّا مِيكَائِيلُ فَصَاحِبُ كُلِّ قَطْرَةٍ تَسْقُطُ وَ كُلِّ وَرَقَةٍ تَنْبُتُ وَ كُلِّ وَرَقَةٍ تَسْقُط…(2) صاحب هر قطره بارانی است که می بارد ، هر برگ درختی که رشد می کند و هر برگی که فرو می‌افتد ، میکائیل است.

لذا می توان گفت که وظیفه اصلی حضرت میکائیل علیه السلام ، نظارت بر باران و گیاهان و در واقع مسئول رزق و روزی موجودات است.

اما گاهی حضرت میکائیل علیه السلام با دیگران فرشتگان نیز همکاری دارد. به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرموند: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ أَرْبَعَةَ أَمْلَاكٍ فِي إِهْلَاكِ قَوْمِ لُوطٍ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ وَ كَرُوبِيل‏. (3) خداوند تبارک و تعالی ، به چهار فرشته ( جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، کروبیل) ماموریت داد که قوم لوط را هلاک کنند.


 *عزرائیل

عزرائیل که به فرشته مرگ و ملک‌الموت هم معروف است. فرشته‌ای بلند مرتبه‌ است که در دین اسلام و یهود از او نام و سخن به میان آمده‌است.

قرآن واژه عزرائیل را به کار نمی برد و به جای آن ملک الموت به معنی فرشته مرگ به کار رفته است.
* اسرافیل

اسرافیل یا رافائل نام فرشته‌ای بلند مرتبه‌ است که در اسلام و دین یهود از او نام و سخن به میان آمده است.

در اسلام
اسرافیل نام فرشته‌ای از ملائکه مقرب خداوند است که بیشترین شهرت او به نفخ صور، به هنگام برپایی قیامت است.می‌گویند اسرافیل واژه‌ای با ریشه عبرانی است مرکب از” اسراف” یا “سراف” به معنی “بنده"و “ایل"به معنی “خداوند".

در قــرآن کـریـم به نام اسرافیل تصریح نشده است و تنها در روایات، سخن از این فرشته به میان آمده است.در قرآن کریم از نفخ صور، سخن به میان آمده ولی به نام دمنده در آن اشاره‌ای نشده است، اما روایات تفسیری، نام دمندهٔ صور را که در هنگام برپایی قیامت صورت می‌پذیرد اسرافیل ذکر کرده اند،به هر حال اسرافیل در کنار جبرائیل،میکائیل و عزرائیل یکی از چهار ملک مقرب خداوند به شمار می‌آید.

می گویند اسرافیل دارای دو نفخ صور است: با نفخ صور اولی تمام موجودات عالم می‌میرند و جهان به پایان می‌رسد، و با نفح صور دوم موجب زنده شدن و برخاستن مردگان در آخرت می‌شود.


*ماجرای هاروت و ماروت

درباره این دو فرشته که به سرزمین بابل آمدند، افسانه‌ها و اساطیر عجیبی به‌وسیله داستان پردازان ساخته شده و به این دو ملک بزرگ الهی بسته‌اند، تا آنجا که به آنها چهره خرافی داده‌اند، و حتی کار تحقیق و مطالعه پیرامون این حادثه تاریخی را بر دانشمندان مشکل ساخته‌اند. آنچه از میان همه اینها صحیح تر به نظر می‌رسد و با موازین عقلی و تاریخی و منابع حدیث سازگار است، چنین است:

در سرزمین بابل سحر و جادوگری به اوج خود رسید و باعث ناراحتی و ایذاء مردم گردیده بود. خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت که عوامل سحر و طریق ابطال آن را به مردم بیاموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر کنار دارند.
ولی این تعلیمات بالاخره قابل سوء استفاده بود، چرا که فرشتگان ناچار بودند برای ابطال سحر ساحران طرز آن را نیز تشریح کنند، تا مردم بتوانند از این راه به پیشگیری پردازند. این موضوع سبب شد که گروهی پس از آگاهی از طرز سحر، خود در ردیف ساحران قرار گرفتند و موجب مزاحمت‌هایی برای مردم شدند.
با اینکه آن دو فرشته به مردم هشدار دادند که این یک نوع آزمایش الهی برای شما است و حتی گفتند: سوء استفاده از این تعلیمات یک نوع کفر است، اما آنها به کارهایی پرداختند که موجب ضرر و زیان مردم شد.

 

 
 

نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

گناهی که خود شیطان از ان بیزار است!
ارسال شده در 28 آذر 1396 توسط زهرا جعفری در بدون موضوع

                                  

 

تهمت یه اندازه ای زشت و زننده است که حتی شیطان هم از انجام دهنده آن بیزاری می جوید

تهمت و بهتان به اندازه ای زشت و زننده است که حتی شیطان هم از انجام دهنده آن دو بیزاری می جوید. شیطان از رفتارهای زشت و اعمال خلاف استقبال می کند؛ ولی برخی از رفتارهای ناروا آن قدر زشت و پلیدند که شیطان هم آن ها را تاءیید نمی کند. یکی از این اعمال ، نابود کردن وجهه افراد در جامعه ، و ریختن آبروی آن ها به وسیله بهتان یا تهمت است .

نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

ایا شیطان همسری دارد و ایا خداوند برای او همسری برگزید؟
ارسال شده در 28 آذر 1396 توسط زهرا جعفری در بدون موضوع

                                                                

راجع به ازدواج شیطان و همسر او دو نقل وارد شده :

مجمع البحرین در لغت شیطان می نویسد : وقتی خداوند اراده کرد که برای شیطان همسر و نسلی قرار دهد غضبش را بر وی مستولی ساخت و از غضب او تکه آتشی پیدا شد از آن آتش برای او همسری آفرید.

در نقل دیگر آمده ابلیس که نام اولی او عزازیل است – از همان اول جوانی ، در میان قوم خود مشغول عبادت و بندگی خداوند بود تا بزرگ شد و موقع ازدواج او رسید . وقتی تصمیم به ازدواج گرفت با دختر روحانی به اسم لهبا که از طایفه جن بود ازدواج نمود بعد از آن که ایشان با هم ازدواج کردند از آن ملعون فرزندان زیادی به وجود آمد که از شمارش بیرون رفت به طوری که زمین از آنها پر شد همه آنها مشغول عبادت شدند و مدتی طولانی  خد را ستایش کردند در میان ایشان عبادت ابلیس از همه بیشتر بود لذا بعد از آنکه خدا  اختلاف وخون ریزی را در میان طایفه جن و نسناس (طایفه ای به جای انسان فعلی بودند) دید هر دو طایفه را هلاک کرد و از میان آنها فقط ابلیس را نگاه داشت که بعدا فرشتگان او را به آسمان بردند آن ملعون هم در آسمان اول مدتی در میان ملائک خداوند را عبادت کرد بعد به آسمان دوم و سوم تا آسمان هفتم پیش رفت تا وقتی که خداوند آدم را خلق کرد و او از دستور خدا برای سجده بر آدم سرپیچی کرد او رانده شد.

لذا او بدون زن و فرزند به آسمان رفته و آن جا هم که احتیاج به زن نداشت ، زنی برای او به وجود نیامده.

نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آخرین مطالب

  • جهیزیه حضرت فاطمه الزهراء
  • یلدا مبارک
  • * چهار فرشته مقرب الهی*
  • گناهی که خود شیطان از ان بیزار است!
  • ایا شیطان همسری دارد و ایا خداوند برای او همسری برگزید؟
  • نام شیطان از اول آفرینش وی شیطان بوده، یا از زمان رانده شدنش از درگاه حق شیطان نام گرفت؟
  • نور مکه
  • شگفتی هایی در مکه
  • شهید سه سوت
  • (زندگینامه حضرت انوش بن شیث بن آدم)
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

ya.zahra

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مطلبی درمورد نماز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان